آخرين خاطره آيت‌الله توسلي

کد خبر: 50324

دكتر غلامعلي رجايي

اين رشته تاريخ هم گاهي بدجور كار دست آدم مي‌دهد، به ويژه براي كسي كه چند سطر هم خوانده و نوشته باشد، آن‌گاه به سادگي نمي‌تواند از كنار بعضي مسائل، خبرها و رويدادها رد شود. شبي كه به مراسم اربعين ارتحال مرحوم آيت‌الله محمدرضا توسلي كه با غيرت تمام بر سر دفاع و حمايت و پاسداري از حريم خط امام(ره) جان داد، به حسينيه جماران رفته بودم، سخنران مجلس جناب آقاي موسوي لاري كه از او انتظار ديگري در صحبت مي‌رفت، بيشتر وقت سخنراني خود را به مسائل تاريخ و تفسير اختصاص داد كه تا اندازه‌اي داشت خسته‌كننده مي‌شد. توقع بسياري اين بود كه وي چندان به بحث تفسير و تاريخ حواريون عيسي نپردازد و مسائل روز و مصاديق ناديده گرفته شدن خط نوراني امام خميني(ره) را مطرح نمايد. تا اين‌كه يادداشتي به دست وي دادند كه وي پس از آن تلاش كرد باقي‌مانده كوتاه بحث خود را به بحث‌هاي روز مرتبط سازد. وي در حالي كه قدري هم هيجان‌زده به نظر مي‌رسيد، به خاطره ناگفته و ناشنيده‌اي از مرحوم آقاي توسلي، آن هم دو شب پيش از درگذشت ايشان اشاره كرد كه مي‌گفت: با چند نفر از دوستان در خدمت ايشان بوديم، آقاي توسلي كه از حرمت‌شكني بيت امام در آن روزها برافروخته و ناراحت به نظر مي‌رسيد، رو به جمع ما كرد و در استناد به سخنان خود گفت: براي شما خاطره‌اي تعريف مي‌كنم كه تاكنون براي كسي نقل نكرده‌ام. پس از شهادت جناب حاج شيخ فضل‌الله محلاتي، برادران سپاه با بيت امام تماس گرفته و به حاج‌احمد‌آقا گفتند، اگر امام تأييد كند، آقاي فلاني را به عنوان جانشين آقاي محلاتي خدمتتان معرفي مي‌كنيم. آقاي توسلي مي‌گفت: تا مرحوم حاج‌ احمد آقا اين پيام را به امام رسانيد، امام به رسم عادت هميشگي‌شان كه مخالفتشان را با پشت دست نشان مي‌دادند، با دستشان به او اشاره كرده و گفتند: نخير و افزودند: من بيايم اين آقا را به عنوان نماينده خودم در سپاه بگذارم كه برود منويات و نظرات پدرخانمش آقاي ... را پياده كند و سپاه را وارد اين مسائل نمايد؟ حاج احمد آقا كه لحن ناراحت و نگران امام را ديد، به امام عرض كرد: آقا اين نظر من نبود. نظر فرماندهان سپاه بود كه خدمتتان عرض شد كه امام باز با همان لحن فرمودند: نخير، نمي‌شود. شخص ديگري تعيين ‌شود. موسوي لاري در ادامه سخن خود، حرف تلخي زد كه من با شنيدن آن، احساس كردم بايد اين خاطره را بنويسم. هرچند نوشتن اين ناگفته، تلنگري به دوستان قديمي باشد كه در اين سال‌ها از قضا در مجموعه‌اي با وي همكار بوده‌ام، اما نگفتن آن، شايد خيانتي به مردم و به ويژه نسل جواني باشد كه حق دارند همه زواياي خط امام را هرچند درباره اشخاصي كه الان محترم هستند، بدانند. موسوي لاري مي‌گفت: اما اكنون وضع به جايي رسيده است كه اتوبوس‌هاي پر از جوان را از اطراف به قم مي‌برند تا پاي سخنان شخصي كه امام در مورد پياده شدن نظراتش در سپاه، آن همه از خود حساسيت نشان مي‌داد و با نمايندگي داماد وي در سپاه مخالفت مي‌كرد، بنشينند تا از وي رهنمود بگيرند! پس از شنيدن اين بحث، براي اطمينان، به صحيفه امام مراجعه كردم و با كمال تعجب ديدم پس از شهادت شهيد بزرگوار آيت‌الله محلاتي در سال 64، امام مدت حدود سه سال از نصب نماينده در سپاه پاسداران خودداري كرده‌اند و سپس شخص ديگري را منصوب فرموده‌اند. من برخلاف آقاي موسوي لاري كه به صراحت اظهار مي‌داشت در جامعه احساس مي‌شود دارد خط خميني‌زدايي دنبال مي‌شود، نظرم اين است كه خط امام دارد ناديده گرفته مي‌شود و البته بايد به تلخي اذعان كرد بين اين دو تفاوت چنداني وجود ندارد، چون هر دو در عمل به يك نتيجه منجر مي‌شود و چنين مباد!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت